شایلین جونشایلین جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
پیوند بهار دلهامونپیوند بهار دلهامون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

فرشته تابستونی من

بازهم خاک ، خاک ، خاک و دیگر هیچ ......

رویای شیرین زندگیم ، ماه تابانم  روز 21 بهمن ماه 93 در 1سال و 5 ماه و 5 روزگیت گردو خاک شدید و غلیظی کل استان خوزستان رو فرا گرفت .     تو این چند سالی که ما اینجا هستیم فقط یه دفعه نزدیکی های عید اینجوری شده بود در موارد دیگه هم که گرد و خاک اومده  ما اینجا نبودیم و فقط از دوستان و همسایه ها شنیدیم . صبح که از خواب پا شدیم هوا ابری بود و به نظر نمی اومد که تا چند ساعت دیگه از اسمون خاک میباره اما نزدیکی های ساعت 12 ظهر که شد کم کم احساس کردم که اسمون داره زرد رنگ میشه اولش فکر کردم شاید مربوط به نور خورشید که پشت ابرهاست اما همزمان باد شدید هم شروع به وزیدن کرده بود و فضای شهر غبار آلود بود تا اینکه بعد ...
25 بهمن 1393

پست موقت

دوستان عزیز مامانم پستی با عنوان " شایلین قندی و رفقا " گذاشته در صورت تمایل بیننده این پست باشید. ممنون از اینکه به ما سر میزنید.از طرف شایلین کوچولو
20 بهمن 1393

خانوم خانوما درآرایشگاه کودک

شیرینکم ، ماه بانوی کوچولویم  امروز پنج شنبه 16 بهمن 93 در آخرین روز از 17 ماهگیت برای اولین بار رفتی آرایشگاه تخصصی کودک هیوا که از قبل برات وقت گرفته بودم . نگران بی قراری و عدم همکاریت با خانم آرایشگر بودم اما وقتی وارد آرایشگاه شدیم فضای کودکانه اونجا باعث سرگرمی و ارتباط برقرار کردنت با خانم آرایشگر شد. اول خانم آرایشگر باهات کمی گپ زد و بعدش برات کارتون موزیکال گذاشت شما هم حسابی مشغول کنجکاوی وسایل دوروبرت شدی و اصلاح موهات با ست اصلاح  مخصوص خودت که از همونجا برات تهیه کردیم شروع شد. اوایل کار خوب همکاری کردی اما وقتی به کوتاهی چتری هات رسیدیم شروع کردی به نق زدن و بیقراری و مدام میگفتی " نه " منو ب...
17 بهمن 1393

شایلین قندی با رفقا (2 )

فرشته کوچولویم ، عسلک شیرینم ، تمام هستیم این پست مربوط به 16 ماهگیت ( از سری بازیهای ظهر زمستونی شایلین ) که با تاخیر فراوان نوشته میشه ببخشید عزیزم این روزا مامانی سرش یکم شلوغه فرصتی براش نمیمونه که تا بیاد برات بنویسه وگرنه تا الان سعی کردم مطالب ماهگرد هاتو به موقع بنویسم تا چیزی از قلم نیفته .حالا اول کار می خوام یکم از کارها و شیطنت های 16 ماهگیتو تا اونجایی تو ذهنم مونده برات بنویسم بعد بریم سراغ عکس بازی هات. جونم واست بگه گلکم ماشالله روز به روز شیطونتر و کنجکاوتر میشی دیگه هیج جایی از دست شما در امان نیست دوست داری به همه جا سرک بکشی از وسایل روی میز بگیر تا گوشه کنار ها .تا یه چیز به چشمت میخوره دوست دار...
13 بهمن 1393
1